• وبلاگ : گوشه اي دنج براي من
  • يادداشت : خانواده ..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شاديه 
    رها جان الان اوضاع مادرشوهر اينا چطوره؟
    چقد سخت و بده اين اتفاقها اونم با افرادي که هر روز چشم تو چشميم
    دقيقا همينه بايد جدا زندگي کنن و خوب اين وظيفه ي پيمان که اين مورد برطرف کنه خواهرشوهر هم بايد کم کم عادت کنه و ياد بگيره که فاصله بگيره از مادرش .ميشه نزديکه خونه ي مادرش خونه بگيرن .البته اگه بتونن. به نطرم مادرشوهرت حق داره جوري که ميخواد زندگي کنه .
    چقد شوکه کننده و تاثير برانگيز بود قضيه ي عمو
    امان از دل خانواده ش مرگ طبيعي خودش داغه خيلي بزرگيه ديگه به اين صورت خيلي خيلي سختترش ميکنه.روحشون شاد
    طفلي عمه و مزخرف بودن شوهرش مطمئنا از هر دست بده از همون دست ميگيره زمين گرده
    بارداري عروس خاله (روحشون شاد) رو به فال نيک بگيريد براي روحيه عروس و بچه هاي خاله خوبه گاهي وجود يه بچه خيلي چيزا رو عوض ميکنه.خير باشه
    پاسخ

    والا ظاهرا با هم کنار ميان ولي اوضاع هنوز تغييري نکرده .. منم موافقم ، پيمان خودش کاملا راضيه که مستقل شه ولي خواهرشوهر اصلا نميتونه ..وابستگي اون به مادرش خيلي خيلي زياده و دوري باعث اضطرابش ميشه .. خونه هاي اطرافشونم واقعا بالاست قيمت رهن و اجاره هاشون .. آره منم ميگم مادرشوهر حق داره خودش تصميم گيرنده زندگي خودش باشه و پيمان نبايد اينقدر حساس باشه . آخ عمو اسماعيل جانم ????چند روز پيش چهلمش بود .. خانوادش نابود بودن يني .. اوهوم عمه جانم هميشه مظلوم بود و حالا هم که بدتر .. روز چهلم عمو ، پسرعمه رو ديديم ، ميگفت شايد عمه تا يکماه ديگه بيشتر دوام نياره ??آره و مطمئنم روح خاله خيلي خوشحاله براشون .. چقدر که نوزاد دوست داشت و باهاشون بازي ميکرد .. چه برسه به اينکه نوه خودش داره اضافه ميشه به اين دنيا ..