یک هفته ای هست که قرصمو شروع کردم
بعد از کلی مقاومت و خوددرگیری و سرزنش همسر بابت به این حال افتادنم ، بالاخره تسلیم شدم ..
بخاطر دخترک ، بخاطر خودم ..
چون دیدم هرچی عقب بندازم و بگم خوب میشم خوب میشم نمیشه ..
چون دیدم همون تکنیکهای مدی تیشن هم برای خوب شدن انگیزه میخواد که ذهن باور کنه و من ندارمش ..
اینطوری شد که شروع کردم ..
به این هدف که به محض درمان کم کم قطعش کنم..
هم دکترم ، هم مشاور گفتن که اعتیاد آور و وابسته کننده نیست این دارو .. توی سرچ هامم دیدم بقیه همینو میگن و میشه بعد از خوب شدن براحتی گذاشتش کنار ..
خداروشکر مثل سری قبل اذیت نشدم .
کیفیت خوابهامم بهتر شده ..
قبلشم خوابم بد نبود ولی کیفیت نداشت .. و ذهنم بیدار بود توی خواب ..
ولی حالا بشدت قبل ذهنم بیدار نیست و کمی آرومتره ..
یکمم بی حوصلگیهام کمتر شده .. ینی پرحرفی های دخترکو بهتر میتونم تحمل کنم .. گرچه خسته میشم همچنان و ترجیح میدم سرش جای دیگه گرم باشه ولی خب وقتی که بیاد سمتم هم کمتر کلافه میشم و حوصله بیشتری برای شنیدن حرفاش دارم ..
در مورد کار هم دارم به نتایجی میرسم ..خدا کنه بتونم خودمو زودتر جمع و جور کنم و برای شروع حرکت کنم ..
توکل بخدا ..
تا ببینم چی پیش میاد و چه خواهد شد ..