سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با پاداش دادن به نیکوکار بدکار را بیازار . [نهج البلاغه]

گوشه ای دنج برای من


_ خانواده عمه جانم ، برنامه سالگرد رو گذاشته بودن واسه هفته آینده .. 

که خب مامان اینا دقیقا همون زمان مهمون دارن . دوستای خانوادگیمون قراره بعد دو سال بیان و هیچ جوره نمیشه تغییرش داد ، برنامه هم از قبل ریخته شده چون بابا اینا فکر کرده بودن طبق تاریخ وفات ،  این هفته سالگرد گرفته میشه .. 

منم که مراسم کوچک خانوادگی سالگرد برای پدرشوهرو همون هفته آینده در پیش دارم و حتی زیاد نمیتونم کنار مهمونا باشم ( برنامه سفر دارن با مامان و داداش و آبجی ) . 

خلاصه دیشب همگی غافلگیر شدیم وقتی فهمیدیم مراسم هفته آینده ست ! 

نه میشد مهمونی و سفر رو کنسل کرد ، نه میشد به مراسم رسید ! 

اینجوری شد که بابا زنگ زد به پسرعمه .. 

و ازشون خواست اگه صلاح بدونن ، مراسمو این هفته برگزار کنن .

اونم بعد از مشورت با برادر و خواهراش با بابا تماس گرفت و گفت چون بچه ها آمادگی ندارن برا این هفته ، مراسمو میندازیم دو هفته دیگه که شما هم بتونی بیای .. 

وقتی فهمیدم ، تعجب کردم .. 

گفتم ینی بخاطر بابا یه هفته دیگه عقب انداختن ؟! 

که مامان گفت حواست نیستا .. الان بابا بزرگ خاندانه ! 

آره یادم رفته بود ، عمو جانم که بزرگ تر از همه بود ، پارسال 20 روز بعد از عمه از دنیا رفت و حالا بابای من بزرگ خاندان پدری هست ! 

لقبی که بیشتر تن آدمو میلرزونه برای باور کردن ترسها .. 

 

 

 

 



ساره ::: چهارشنبه 02/9/15::: ساعت 11:52 صبح


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 55
بازدید دیروز: 2
کل بازدید :22118
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
ساره
اینجا .. این گوشه .. منم و دلم .. اگه چند ماه از تاریخ آخرین پستم گذشت و بروز نشدم دیگه ، حلالم کنین .
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<