درست ده روزه آواره م ..
امروز کلید خونه بالاخره بدستم رسید ..
ولی عصبی و کلافه ام ..
کاش وقت داشتم بنویسم تخلیه شم ..
کاش الان یکی بود که هم حرفامو میشنید .. هم بعدش میرفت خونه بهم ریخته ای که سالن و آشپزخونش به خاطر ترکیدگی لوله زیر رو رو شده رو جمع و جور میکرد و همه وسایلمو میشست و خشک میکرد و جا میداد و رد هرچی سوسک کثیف و ریز و درشت اونجا رو پاک و ضد عفونی میکرد و بعد میومد دست منو میگفت و میبردم خونه آماده رو تحویلم میداد و خودش میومد سراغ دخترک ، با آرامش به تکالیفش رسیدگی میکرد و در مقابل بازیگوشیها و زیرکار دررفتنهاش صبوری میکرد و با ملایمت و نرمی برش میگردوند سر درس و مشقش و سعه صدر بخرج میداد تا تمومش کنه ..
کاش یکی بود با صاحبخونه نچسب و لجبازم صحبت میکرد و بدون دعوا و شکایت راضیش میکرد خودش قبض میلیونی آب رو پرداخت کنه و فقط به تعمیر و تعویض بسنده نکنه، چون ترکیدگی از زیر ساختمون بوده و ما واقعا تا زمانی که قبض نیومده بود متوجه نشدیم چی شده !!
چون اداره آب هم میگه برعهده مالک هست ..
حیف که نیست ..
حیف که خیلی تنهام ...
و همه اینکارا رو باید خودم انجام بدم ..
چون همسر مرخصی نداره و نهایتا شب بیاد برای جادادن وسایل بزرگ مثل یخچال و گاز و ..
چون مراسم سال خاله افتاده آخر این هفته و قراره دوستان خانوادگی از شهر دیگه بیان برای شرکت در مراسم و مهمون مامان اینا خواهند بود و من فقط دو روز وقت دارم خونه خودمو برگردونم به حالت اول و بعدش باید بیام کمک مامان و حقیقتا دیگه ظرفیت این یکیو ندارم ..
کمک هم نباشم باید حضور داشته باشم بهرحال ..
چون هم فوق العاده خانواده خوب و مهمون نوازی هستن و هم برای احترام به ماها و خانواده خاله دارن میان اینجا و به لحاظ اخلاقی کار درستی نیست نباشم ..
آبجی که شدید گرفتار شغل جدیدش هست و بخاطر قطعی نت ، عملا به ورشکستگی نزدیک شده و مجبوره شبانه روز تلاش کنه بلکه جبران شه و برای همین میدونم که ندارمش ..
داداش هم همزمان با من خونشو داره تعمیر میکنه و خودش و خانمش شاید زیاد نباشن ..
و من تنها گزینه در دسترس هستم و ناچارم بیشتر باشم ..
در حالیکه خسته و عصبی و کلافه و داغونم ..
اونقدر که چند روزه همه بداخلاقی هامو سر دخترک به بهانه بازیگوشیهاش خالی میکنم ..
آره خسته م ..
چون بین پدر و مادری که سنی ازشون گذشته و حوصله سر و صدا ندارن و بچه ای که اول شیطنتها و شلوغ کاریهاش هست قرار گرفتم ..
و ..
و خیلی حرفها و درددل هایی که وقت نوشتن و خالی کردنشون نیست ..