سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترین بندگان نـزد خداوند، سودمندترینشان نسبت به بندگان است و پایبندترینشان نسبت به گزاردن حقّش ؛ کسانی که خداوند، کار نیک و به جا آوردنش را محبوبشان ساخته است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

گوشه ای دنج برای من


[نوشته ی رمز دار]  



ساره ::: یکشنبه 01/6/20::: ساعت 7:9 عصر


الان از اون دسته حالتهام که نیاز به نوشتن دارم ، نیاز به آشکار بودن وبم دارم و این گوشه گیری حالمو خوب نمیکنه ولی چکنم که بخاطر مهمون کوچولوی خونمون (پسر برادرم) و شلوغ کاریهای دخترک با اون و مخاطب قرار دادن گاه و بیگاه من ، نمیتونم تمرکز کنم بنویسم .. چکنم که فعلا عمومی بودن احساس امنیت بهم نمیده و مجبورم به همین شرایط راضی باشم .. 

دلم میخواد مثل قبل تند تند تایپ کنم و حرفای دلمو بنویسم اما انگار هربار یه چیزی جلومو میگیره و میگه بیخیال بابا ..حالا بنویسی مگه تغییر میکنه شرایط زندگیت ؟ 

و بعد خودم به خودم جواب میدم که مگه باید تغییر کنه ؟ .. من فقط میخوام آروم بشم .. 

ولی باز صفحه رو که باز میکنم ، یکم به نور سفید گوشی از صفحه سفید خیره میشم .. و بعد از اینکه غرق در فکر میشم ، بدون نوشتن حتی یک کلمه ، صفحه رو میبندم و تمام .. 

نمیدونم خوبه یا نه .. فقط میدونم دلتنگ روزای گذشته میشم .. همون روزایی که کلی دست و پا میزدم تا از پس مشکلات زندگیم با موفقیت بربیام و تند تند هم قدم به قدمشو مینوشتم .. 

مثل الان راکد نبودم .. 

و این رکودمو دوست ندارم ولی انگیزه ای هم برای حل کردنش ندارم فعلا .. 

 

 



ساره ::: یکشنبه 01/6/6::: ساعت 9:18 عصر


ریلکس تر شدم ، از خواب که بیدار میشم دیگه کلافه و عصبی نیستم ، پر حرفیهای دخترکمو هم با حوصله گوش میدم ، حتی اگه تازه از چرت بعدازظهر بیدار شده باشم .. 

اگه دلتنگ بشم و بزنم زیر گریه ، بعدش فشار عصبی ندارم ، توی غم نمیمونم و به کارهای روزمره زندگیم ادامه میدم .. 

سردرد های میگرنم گرچه هنوز ادامه داره و فلجم میکنه ، اما 50 درصد کمتر شده .. 

فقط خیلی خوابالو شدم .. 

با اینکه خوابم کامله ولی بازم همش دلم میخواد بخوابم و وقتی مقاومت میکنم پشت سر هم خمیازه میکشم .. 

سرحال و شاداب و با انگیزه هم نشدم هنوز و نمیدونم میشم یا نه .. 

راستش خیلی دلم میخواد سرحال و پرانرژی بشم ، چون این دارو همچین تاثیری هم داره ولی انگار برای من اون قسمت پرخوابی نمود پیدا کرده خخ 

خلاصه که داریم همچنان ادامه میدیم ببینیم چی پیش میاد 

 

 



ساره ::: یکشنبه 01/5/30::: ساعت 11:25 صبح


[نوشته ی رمز دار]  



ساره ::: دوشنبه 01/5/10::: ساعت 3:35 عصر


یه وقتایی بی جهت پر از حس خوب میشی .. در حالیکه هیچی هم سرجاش نیست .. 

نمیدونم درسته یا نه .. 

ولی من اعتقاد دارم ، همون موقع یکی در حقمون دعا کرده .. 

واسه همین ، اینطور مواقع سر به سجده میذارم و میگم خدایا اگه کسی برام دعا کرده ،  بی نهایت بار حالشو بهتر کن .. 

بعد .. 

میگم خدایا همین حال خوبو نصیب همه مخلوقاتت بکن .. 

و چقدر قشنگه این چرخه عشق .. 

 

 



ساره ::: پنج شنبه 01/5/6::: ساعت 2:17 عصر

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 102
بازدید دیروز: 46
کل بازدید :22335
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
ساره
اینجا .. این گوشه .. منم و دلم .. اگه چند ماه از تاریخ آخرین پستم گذشت و بروز نشدم دیگه ، حلالم کنین .
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<